خبری ازت نبود و
خیلی بیتاب تو بودم
اومدم سراغت اما
پر گریه شد وجودم
خیلی دلتنگ تو بودم
گل مهربون و نازم
نمیدونم چرا اینجام
یا اصن چم شده بازم
اونهمه قول و قرار و اومدم یادت بیارم
اما انگار دیگه راهی،واسه برگشتن ندارم
اینجا گل بارونه امشب چقد این فضا غریبه
چرا من هیچی نمیگم چرا میخندم عجیبه
آخه مجبورم بخندم
کسی اشکامو نبینه
حالا کو تا باورم شه
سرنوشت من همینه
به نظر میاد که امشب
از قلم افتاده باشم
آرزوم بود که من امشب
پیش تو وایستاده باشم
چه لباسای قشنگی بهت میاد چقد عزیزم
تو میخندی و من از دور دارم اشکامو میریزم
خوش سلیقه هم که بودی آره بهتر از من اونه
سرتره ازم میدونم اون که میخواستی همونه
تازه فهمیدم حسودم
دست تو تو دست اونه
ای خدا انگاری اونم
نقطه ضعفمو میدونه
حالا تو دست تو حلقست
دست اون حلقه تو دستات
یا من اشتباه میبینم
یا دروغ بود همه حرفات
بله رو بگو گل من تو ازم خیری ندیدی
آرزوم بود که ببینم تو تو رختای سفیدی
حالا هر دو حلقه داریم،تو تو دستت من تو چشمام
تو زدی من اما موندم زیر قولات روی حرفام
برو خوشبخت شی عزیزم تو ازم خیری ندیدی
آرزوم بود که ببینم تو تو رختای سفیدی
بله رو بگو گل من بگو و شرشو بکن
منو زندگیه بی تو باورم نمیشه اصلا
داره سردم میشه کم کم
خیسه از اشکام لباسم
همه گریه هامو کردم
اشکیم نمونده واسم
میزنم بیرون ازینجا
بله رو میگی نباشم
میرم اون بیرون یه گوشه
دست به دامن خداشم
دست به دامن خداشم
بله رو گفتی تموم شد
دیگه این آخر کاره
هی میخوام بگم مبارک
ولی بغضم نمیذاره
هق هقم تبریک من بود
من واسه تو گریه کردم
قطره قطره های اشکو
به تو امشب هدیه کردم
امشب تو چشمت عزیزم نمیدونی چی کشیدم
اما کاش اشکام نبودن تورو واضحتر میدیدم
دیگه چشمام نمیبینه دستمم نمینویسه
دلخوشیم همین یه نامست گرچه اینم خیسه خیسه
آخرین جمله ی نامم
اینه از ته وجودم
برو خوشبخت شی عزیزم
خیلی عاشق تو بودم