وقتی شکسته اطلسی وقتی گرفته آسمون
وقتی که تنهایی شده تنها شریک خونه مون
وقتی نگاه روشنت حالا غریب با چشام
دیگه نه اسمت یادمه نه دیگه عشقت رو میخوام
محرم نبودی ابرکم چشمای دلتنگ منو
همراه دلتنگی شدم هم بغض عاشق بودن
محرم نبودی تا بگم اون مرده تنها که رسید
هم رنگ چشمات رو گرفت هم یاس رویاهامو چید
وقتی شکسته اطلسی وقتی گرفته آسمون
وقتی که تنهایی شده تنها شریک خونه مون
بی ترسه بی تو گم شدن بی رد پا و بی نشون
باید گذشت از باورت باید رها شد نیمه جون
بی ترسه تنهایی و غم باید توو رویاها نشست
باید به روی عاشقی چشمای دلتنگی رو بست
محرم نبودی ابرکم چشمای دلتنگ منو
همراه دلتنگی شدم هم بغض عاشق بودن
محرم نبودی تا بگم اون مرده تنها که رسید
هم رنگ چشمات رو گرفت هم یاس رویاهامو چید