متن آهنگ جاده هراز گرشا رضایی
ندونم خبرت هست عزیزم که تو راه شمالم
میدونم خبرم هست دل تو نمیسوزه به حالم
مثل میوه نارنج دل من هنوز تو شهسواره
توی جنگل پاییز نشسته عروس دو هزاره
اتوبوس قدیمی توی جاده هرازه به تو میرسم آخر سر قصه دارزه
به تو میرسم از عشق اگه ما رو نبینن اگه از سر شاخه گل عشقو نچینن
با یه ساک قدیمی رو دوشم وسط ترمینالم پر حسرت و داغم
پره حرفای تازه عزیزم تویی چشم و چراغم که میایی به سراغم
تو میایی به سراغم تو میایی به سراغم
اتوبوس قدیمی ما رو تنها میذاره سر شاخه نارنج دلم رو جا میذاره
حالا این ور دنیا روی شاخه نشستیم پر حس پریدن پر زندگی هستیم
اتوبوس قدیمی ما رو تنها میذاره سر شاخه نارنج دلم رو جا میذاره
حالا این ور دنیا روی شاخه نشستیم پر حس پریدن پر زندگی هستیم
