عشق به این با نمکی کی آخه
دیده ماهم که روی ماهشو از تو خریده
هرکسی قبل تو از سرم پریده آخه
خندمو جز چشمای تو هیشکی ندیده
منو با این دلبریا گذاشتی تنها
که چی امروز و فردا میکنی بردی دل از ما که چی
میخندی و حظ میکنی تکلیفو روشن
بکن این همه ماه و دلبری نازتو کمتر بکن
باز زده بارون برگا شدن خیس از
دوری تو کاسه ی صبرم شده لبریز
درگیر نگاهت چشمای سیاهت من دل
تو دلم نیست تو باشی دل میشه ساکت
منو با این دلبریا گذاشتی تنها
که چی امروز و فردا میکنی بردی دل از ما که چی
میخندی و حظ میکنی تکلیفو روشن
بکن این همه ماه و دلبری نازتو کمتر بکن