خوب بود و بد شد حال دلی که زخم خورد
پیاده و سوارشو از سرنوشت من برد
جونم تمومش هدر به پات هنوز حیف
به خودم نیومدم درس پس نداد زمونه
نگیر نشین دلم پوسید،بیا ببین شدم اسیر
من مثل اون کویریم که با زهر آفتاب شده پیر
خوابم ببره
نذار خوابم ببره همش چشمم به دره ای بهترین هدیه ام
تو نذار خوابم ببره نذار خوابم ببره همش چشمم به دره ای بهترین هدیه ام
تو هرجاده ای که پا میذارم عطر تو همراشه
روح منی چجور جدا از تو این تن باشه
من لب پنجره همش سکوت خیره به اون طلوعی که از تو خبر باشه
اتفاقاً هنوز دلم پر از امیده خبرای خوب میرسه اول صبح سپیده
صبر خوبه اندکش،نه زیادیش،صبور نباشی باخت دادی
خوابم ببره
نذار خوابم ببره،همش چشمم به دره ای بهترین هدیه ام
تو نذار خوابم ببره،نذار خوابم ببره همش چشمم به دره ای بهترین هدیه ام